مختصر و مفید
هنام تشکر بازیگر، گوینده و دوبلور اهل بندر انزلی است. او یکی دیگر از کشف‌های تئاتری سروش صحت در سال‌های اخیر است. البته که تشکر فعالیت هنری‌اش را از سال‌ها پیش آغاز کرده بود، اما با «ساختمان پزشکان» به شهرت رسید و پایش در تلویزیون محکم شد. پس از آن‌هم در اکثر سریال‌های صحت حضور پیدا کرد و در سری مجموعه‌های محبوب «پادری» بازیگر محمدحسین لطیفی بود. بهنام تشکر اغلب در کارهای طنز دیده شده، اما کم‌وبیش در نقش‌های جدی هم توانایی خود را به رخ کشیده است. او در فیلم‌های مثل «استرداد»، «روز رستاخیز» و «لاک قرمز» حضور موفقی داشت و نشان داد صرفاً یک بازیگر کمدی نیست. بازیگری که از نوجوانی در تئاتر پرورش یافته و کلام و صدا را در رادیو پرورانده است. مسلماً می‌توانیم شاهد درخشش بیشتر او در بازیگری در سال‌های آتی داشته باشیم.
دوران بندر
بهنام تشکر 4 بهمن 1355 در بندر انزلی متولد شد. اصالتی آذری دارد و پدرش قبل از به دنیا آمدن او به انزلی مهاجرت کرد. بهنام دو برادر به نام‌های بهروز و بهرام دارد که اولی مجری تلویزیون و دومی کارگردان تئاتر است. بهنام هم مانند بسیاری از انزلیچی‌های دیگر با فوتبال بزرگ شد و مدتی هم هافبک راست تیم نوجوانان باشگاه ملوان بندر انزلی بود. اما به دلایلی فوتبال حرفه‌ای را پیگیری نکرد و به مسیری گروید که هم‌اکنون میدانیم. بهنام تشکر آموختن الفبای تئاتر را از نوجوانی در همان بندر انزلی آغاز کرد. پس از آن با خانواده به ساری رفت و آنجا هم فعالیتش را از سر گرفت. نمایش‌های کمدی «میرزا فرفره» و «غلام دروغگو» اولین حضورهای او در صحنه‌های تئاتر ساری بود. بعدازآن هم تجربه کار در نمایش‌های جدی را با گروهی دیگر کسب کرد. او قصد داشت تحصیلاتش را هم در همین رشته ادامه دهد و کنکور هنر ثبت‌نام کرد. اما موفق به قبولی در رشته تئاتر نشد و ز آنجایی که گمان می‌کرد هر طور شده باید به دانشگاه برود، تحصیلاتش را در رشته غیر هنری‌ای که قبول شده بود ادامه داد. بهنام تشکر فارغ‌التحصیل کارشناسی اقتصاد بازرگانی از دانشگاه فیروزکوه می‌باشد.
تئاتر
فعالیت بهنام تشکر در عرصه تئاتر به‌صورت مستمر ادامه پیدا کرد. او تاکنون در نزدیک به ۵۰ نمایش و نمایش خوانی در شهرهای مختلف حضور داشته است. بازی در نمایش «چند کاپریس برای ویولن» به کارگردانی محمود رضا رحیمی اولین حضور او به‌عنوان بازیگر در سالن تئاترشهر تهران بود. نمایشی که یکی از اولین نقاط عطف بهنام تشکر در بازیگری بود. تشکر در آن شب‌ها خوش درخشید و پس از آن از ۱۳-۱۴ کارگردان پیشنهاد دریافت کرد. کارگردانانی ازجمله ایوب آقاخانی، کیومرث مرادی که در بین سال‌های 83 تا 85 با آنان همکاری کرد. بعدازاین تشکر به‌قول‌معروف روی غلتک افتاد و ده‌ها بار با گروه‌های مختلف به روی صحنه رفت. از دیگر نمایش‌های او می‌توان به «خرس»، «رؤیای بسته‌شده به پای اسب»، «ژولیوس سزار»، «سه خواهر»، «مکبث»، «لبخند باشکوه آقای گیل» و تعدادی زیادی نمایشنامه خوانی اشاره کرد. «طناب می‌زنی عزیزم» هم نمایشی بود با بازیگری بهنام و کارگردانی برادرش بهرام تشکر که در سال 1386 در تالار مولوی تهران به اجرا درامد. بهنام تشکر بارها در جشنواره‌های تئاتر مختلف نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر شد. برای نمایش‌های «مسافرینی از شیکاگو» و «ماه‌زدگان» موفق به دریافت این جایزه هم شد. تشکر تجربه کارگردانی نمایش‌نامه‌خوانی «دختر یانکی» را هم در کارنامه دارد که برای آن جایزه دوم بهترین کارگردانی جشنواره نمایشنامه خوانی را دریافت کرد. او همچنین یکی از داوران جشنواره تئاتر فجر استان مازندران در سال ۱۳۸۸ بود.
رادیو
اولین شب‌هایی که در «ساختمان پزشکان» دیده شد، بیشتر از هر چیز تن صدای خاصش جلب توجه می‌کرد و علی‌رغم سابقه درخشان تئاتری‌اش، همه او را یک گوینده رادیو می‌دانستند. بهنام تشکر در شبکه‌های مختلف رادیویی ازجمله تهران، رادیو جوان، شبکه جهانی صدای آشنا و ... به گویندگی پرداخته است. او همچنین به مدت ۲ سال در موسسه قرن بیست‌ویک با ناصر مدقالچی همکاری کرد و به‌عنوان دوبلور و گوینده در بیش از 70 فیلم سینمایی حضور داشت.
شهرت با ساختمان پزشکان
و اما اردیبهشت 1390 بود که با پخش سریال «ساختمان پزشکان» از شبکه ۳، بهنام تشکر تبدیل به یک ستاره مشهور تلویزیونی شد. تشکر قبل از آن‌هم در چند تله‌فیلم و مجموعه تلویزیونی حضور کوتاهی به عمل آورده بود و کمتر یا شاید بهتر است بگوییم اصلاً در آن‌ها دیده نشد. او همچنین در مجموعه «مختارنامه» نقش یک مترسک‌گردان را ایفا کرد. تشکر می‌گوید: «سال‌ها در تئاتر بودم و حتی همسایه‌ام نمی‌دانست چکاره هستم. ولی اولین قسمت سریال (ساختمان پزشکان) که از تلویزیون پخش شد، فردا صبح که از خانه خارج شدم انگشت اشاره مردم به سویم بود.» بهنام تشکر در «ساختمان پزشکان» در نقش دکتر نیما فلاح، کاراکتر اول سریال، ایفای نقش می‌کرد. او برای بازی در آن فیلم موفق به دریافت تندیس بهترین بازیگر طنز تلویزیون در سال 1391 شد. از دیگر مجموعه‌های محبوبی که بهنام تشکر در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته می‌توان به «دودکش 1 و 2»، «پژمان»، «دزد و پلیس»، «هفت‌سنگ»، «پادری» و «لیسانسه‌ها» اشاره کرد که همگی سریال‌های طنز اجتماعی بودند. مجموعه «گمشدگان» ساخته رضا کریمی از معدود حضورهای او در حیطه ملودرام و جدی است.
زوج هنری
او و هومن برق‌نورد در چند سریال تلویزیونی ازجمله «ساختمان پزشکان»، «دزد و پلیس»، «پادری‌ها» و «تاکسی پلیس» زوج‌های طناز و دوست‌داشتنی را تشکیل دادند و تا مدت‌ها مخاطبین این دو را در کنار هم می‌شناختند. تا جایی که پس از مدتی عدم همکاری این دو، شایعه افتاد که با یکدیگر به مشکل برخورده‌اند. البته این شایعه هم توسط بهنام تشکر و هم از سوی هومن برق‌نورد تکذیب شد.
سینما
بهنام تشکر از سال 1390 با فیلم سینمایی «استرداد» پا به دنیای سینما گذاشت. پس‌ازاین او در حدود ده فیلم سینمای نقش‌آفرینی کرده است. برخلاف تلویزیون، بهنام تشکر را در سینما بیشتر در آثار و نقش‌های جدی اما کوتاه دیده‌ایم. فیلم‌هایی همچون «بچگیتو فراموش نکن»، «به امید دیدار»، «روز رستاخیز»، «لاک قرمز» و «جشن دلتنگی» از مهم‌ترین آن‌هاست.
ازدواج
تشکر در سال 1385 با آیدا یزدانی ازدواج کرد که حاصل آن فرزند پسری به نام کاوه بوده است.
اقامت در آمریکا
انزلیچیِ هنرمند، مدتی در آمریکای شمالی سکونت داشت. برخی رسانه‌ها و صفحات مجازی شایعه‌پراکنی کردند که او اقامت دائم آمریکا را رفته و برای همیشه از ایران رفته است. اما مهرماه 1394 بود که بهنام تشکر به ایران بازگشت و به شایعات پایان داد. او همچنین به مدت دو سال در یکی از شهرهای انگلستان سکونت داشت.
فعالیت‌های دیگر
بهنام تشکر در مدت حضورش در امریکا عکاسی را به‌صورت جدید دنبال می‌کرد. حدود ۳۰۰ عکس کلاسیک با دوربین حرفه‌ای در آمریکا گرفته است که هیچ‌گاه از آن‌ها رونمایی نکرده است. او می‌گوید به خاطر احترامی برای عکاسان ایرانی قائل بوده، هرگز راضی به برگزاری نمایشگاه نشده است.
تشکر علاوه بر عکاسی دستی بر قلم هم دارد. البته به‌عنوان خوشنویس نه نویسنده. او با حضور در برنامه دورهمی، یکی از تابلوهای خوشنویسی خود که حاوی دو بیت شعر از حافظ بود را به موزه آن برنامه تقدیم کرد.
ماجرای عکس بهنام تشکر و سیگار
چندی پیش در یکی از نشریات عکسی از بهنام تشکر در حال کشیدن سیگار منتشر شد. او دراین‌باره می‌گوید: «خیلی گشتم تا عامل این کار را پیدا کنم که خوشبختانه او را پیدا کردم. البته در حال حاضر سیگار را ترک کرده و خیلی از بابت آن خوشحالم. حتی از بوی سیگار هم متنفر و امیدوارم این تنفر تا آخر عمر با من باقی بماند. خلاصه آن عکاس را پیداکرده و به‌شدت با او برخورد کردم. من در ترافیک خیابان‌ها که ماشین‌ها توقف کرده‌اند، به‌این‌علت که ممکن است دو نفر من را ببیند، سیگار دستم نمی‌گیرم. آن‌وقت آن عکاس عکس من را با سیگار در نشریات منتشر کرده بود. آن‌قدر از این اتفاق رنجیدم که به‌هیچ‌عنوان کوتاه نیامدم و خیلی رک به او گفتم هیچ‌وقت سمت من نیاید.»
خصوصیات اخلاقی
بهنام تشکر از دروغ و دورویی متنفر است. او حتی به خاطر همین دروغ گفتن، رابطه‌اش را با یکی از صمیمی‌ترین دوستانش تمام کرده است. نبخشیدن یکی دیگر از خصلت‌های اوست. او می‌گوید: «خیلی سخت می‌توانم کسی را ببخشم.» بهنام تشکر اهل انتقام نیست اما اگر از کسی برنجد خیلی راحت او را کنار می‌گذارد.
گله بهنام تشکر از تهیه‌کنندگان
تشکر می‌گوید: «تا دلت بخواهد تهیه‌کنندگان کلاهم را برداشته‌اند. تا قبل از اینکه ساختمان پزشکان را بازی کنم، تهیه‌کنندگان به‌راحتی پولم را می‌خوردند. حتی سرویس یک پروژه از دماوند مرا به تهران آورد و به من که رسید وسط تهران پیاده‌ام کرد و گفت: من باید برگردم. دستمزد آن پروژه‌ام را هم بالا کشیدند. الآن همان دفترهای کاری که ۲ سال پیش می‌رفتم و هیچ‌کس نگاهم نمی‌کرد، با سلام‌وصلوات از من دعوت می‌کنند. به‌شدت این رفتارها را زننده میدانم.»
حواشی
تنها تهیه‌کنندگان نبودند که باعث رنجش این بازیگر توانای سینما و تلویزیون شده‌اند. توقیف نمایش کمدی «عاشق سینه‌چاک» که تشکر در آن به ایفای نقش می‌پرداخت، واکنش تند او را به همراه داشت. بهنام تشکر در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «توقیف شد بدون هیچ توضیحی. توقیف شد بدون هیچ تذکری از طرف مرکز هنرهای نمایشی. بعد از دو شب اجرای موفق. توقیف شد بعد از دو بار بازبینی. توقیف شد بعد از دو بار گرفتن مجوز اجرا از طرف مرکز هنرهای نمایشی. بعد از چندین ماه تمرین. امیدوارم آقای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان و مدیران ایشان جواب قانع‌کننده‌ای داشته باشند.»
برخورد بهنام تشکر با مناظرات نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 96 هم به‌نوبه خود جالب بود. او پس‌ازآن مناظره با انتشار عکسی از محمدباقر قالیباف و اسحاق جهانگیری نوشت: «بعدازظهر جمعمون مفرح بود.(پست خیلی خیلی موقت)».
